پیام دهکردی بازیگر سریال «گاندو»: تاریخ ایران زخمخورده خائنان است
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۷۳۹۳۷
به گزارش پارس نیوز،
«گاندو» مجموعهای در ژانر جاسوسی و امنیتی است که در آن، به اتفاقها و پروندههای واقعی اشاره میشود. بازیگر اصلی این مجموعه آقای پیام دهکردی، از بازیگران شناختهشده سینما، تئاتر و تلویزیون است. با دهکردی درباره نقش خاصش در گاندو گفتوگویی کردهایم که درادامه میخوانید.
نقش شما در «گاندو» متفاوت از دیگر نقشهایتان در سینما و تلویزیون است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید گاهی این اتفاق رخ ندهد؛ اما معمولا اینطور هستم که از نقشهای سخت استقبال میکنم. نقشهایی که حس کنم درونش دشواری وجود دارد که میتوانم کشفش کنم، برایم جذاب است. این خطرکردن را دوست دارم. طبیعتا سراغ نقشهایی رفتهام که مثلا لهجه، فیزیک یا چالش خاصی داشته است. وقتی بازی در نقش اصلی «گاندو» به من پیشنهاد شد، با آقای افشار دربارهاش صحبت کردیم و ایشان از زوایای این شخصیت گفت؛ مثلا قرار شد این شخصیت فارسی را با لهجه انگلیسی صحبت کند.
رسیدن به این نقش دشواریهای زیادی داشت، درست است؟
واقعا دشواریهای زیادی داشت. چندین جلسه برای رسیدن به جزئیات آن بحث کردیم. چالش بزرگی بود؛ چون بههیچوجه دوست نداشتم شبیه کلیشههای مرسوم شوم. میخواستم اگر کسی بازیام را ببیند، بگوید این همان اصل جنس است. این فرایند پیچیدهای بود. شخصیتی که بازی کردم، الان زنده است و تأثیر درخورتوجهی بر تاریخ ما گذاشته است. ازاینرو، اصرار داشتم تاحدممکن به آن شخصیت نزدیک شوم.
یکی از مصداقهای این چالش را میگویید؟
برای مثال، آقای افشار تأکید ردند چاق شوم. برای رسیدن به این موضوع، حدود 25 کیلو وزن اضافه کردم. سپس، برای رسیدن به لهجه مناسب چند ماه با معلم زبان وقت گذراندم. نهایتا این شخصیت را از صفر تا صد طراحی کردم. البته، همزمان با آقای افشار جلساتی هم برای رسیدن به مختصات این فرد برگزار میکردیم. درضمن، پیشنهاد میشد فیلمهایی از جیسون رضاییان تماشا کنم.
دیتای قابلاستفادهای دراختیار داشتید؟
بله، وجود داشت؛ ولی من ندیدم.
عمداً خواستید نگاهتان به او بکر باشد؟
بله، همینطور است. ترجیح دادم این شخصیت را خودم پیدا کنم. عادت دارم در چنین مواقعی فیلمها را بعد از بازی آن شخصیت ببینم.
این بکربودن درباره فردی که مابهازای واقعی دارد، باعث دورشدن از واقعیت نمیشود؟
خیلی وقتها شخصیتهایی که مستندند، جذابیت نمایشی خاصی ندارند. شاید کنشهای جذابی داشته باشند؛ اما بهخودیخود در قامت فرد جذابی نیستند. پس، باید آنها را دراماتیزه کرد تا جذاب شوند. اگر قرار باشد عین فرد را بازی کنیم، باید نابازیگری را انتخاب کنیم که شباهت ظاهری به او دارد. بعدا از دوستانی شنیدم که شباهتم به جیسون رضاییان خوب از کار درآمده است.
جیسون رضاییان بهدلایل مختلف در تاریخ امنیتی جمهوری اسلامی اهمیت زیادی دارد. نگران بازی در این شخصیت سخت نبودید؟
بسیار شخصیت سختی است؛ اما سعی کردم برای وطنم این نقش را به بهترین شکل ایفا کنم. این نقش را بدیندلیل بازی نکردم که جیسون رضاییان بود، بلکه بهدلیل کنش او بازی کردم. حس کردم باید این نقش را به عالیترین شکل ایفا کنم.
کنشی که گفتید، شما را برای بازی در این نقش آنهم برای مردم کشورتان قانع کرد، چه بود؟
واقعیت این است در طول سالیان درازی که بر این سرزمین گذشته، این کشور همواره از رفتار خائنانه زخم خورده است؛ چه خیانت داخلی چه خارجی. همیشه این سوال را میکنم: کدام شهروند دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی است که به اتهام جاسوسی در کشور دستگیر شود و آمریکاییها حاضر شوند برای آزادیاش یکمیلیارد و 700میلیون دلار هزینه کنند؟ بهنظرم همین بزرگترین سند جاسوسی جیسون رضاییان است. آیا این اتفاق برای همه بازداشتیهای دوتابعیتی میافتد؟ برای کدام شهروند دوتابعیتی وزیر خارجه امریکا سخنرانی میکند؟ کدام دوتابعیتی را رییسجمهوری آمریکا به ضیافت دعوت میکند؟ اینها ادلههای سادهای است که میتوان بیان کرد. امثال جیسون رضاییان و خاوریها، خائناند که به اشکال مختلف به این سرزمین خیانت کردهاند. خیانت اینها به بهداشت، معیشت و آسایش مردم ایران بوده است. اینها کتمانکردنی نیست. فرقی ندارد، جیسون رضاییان همانقدر خائن است که خاوری خائن است. شاید خاوری بهتصور جاهلانهاش سهم خودش از سفره انقلاب را برده است؛ اما تأثیر ضداجتماعی کار او در کشور کتمانناپذیر است و کارکردش این است که شاید عدهای در داخل بگویند، خاوری برده، چرا من نبرم؟ میخواهم بگویم کنش اینها چیز کمی نبوده است.
میخواهم این سوال را از جایگاه کارشناسی شما مطرح کنم. چرا گرایش به ساخت سریالهای امنیتی در ایران تا این حد کم است؟
دلیلش ترس ماست. قدیمیها بیراه نگفتهاند که ترس برادر مرگ است. اگر قائل به این هستیم که بهعنوان مسوول، برنامهساز و هنرمند سالم و پاکدستیم، از ساخت سریال در این موضوعات نباید هراسی داشته باشیم. این سریالها باید از زوایای مختلف ساخته شود. اگر از من بپرسند چرا امروز شرایط فرهنگی ما به قهقرا رسیده، وضعیت ناهنجاریهای اجتماعی، حجاب و... را ببینید، میگویم اینها محصول نبود راستی و صداقت در ساختار سیستم فرهنگی کشور ماست. وقتی سیستم فرهنگی پر از ترس و ریا باشد، قطعا تأثیر منفی میگذارد. با این اوصاف، باید این سریالها بیشتر ساخته شود. بهتر است این حرفها را خودمان بگوییم، قبل از اینکه دیگران بگویند. در خانوادهای به اسم ایران زندگی میکنیم و باید بپذیریم در حوزه مدیریت فرهنگی کشور اشتباه کردهایم. وقتی این را پذیرفتیم، سپس مصادیق را مشخص و دربارهاش فیلم و سریال بسازیم. از درک این واقعیات تلخ به دریچهای پرامید خواهیم رسید. اسم این کار سیاهنمایی نیست؛ بلکه واقعنگری است. وقتی واقعیتها را بگوییم، قطعا مردم متوجه انتخاب درست خواهند شد. سالهاست دچار خودفریبی شدهایم و مدام میگوییم ما بهترین فرهنگ را داریم. درصورتیکه اگر اینطور بود، الان جیسون رضاییان و خاوریها را نداشتیم.
کدام شهروند دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی است که به اتهام جاسوسی در کشور دستگیر شود و آمریکاییها حاضر شوند برای آزادیاش یکمیلیارد و 700میلیون دلار هزینه کنند؟ بهنظرم همین بزرگترین سند جاسوسی جیسون رضاییان است. آیا این اتفاق برای همه بازداشتیهای دوتابعیتی میافتد؟ برای کدام شهروند دوتابعیتی وزیر خارجه امریکا سخنرانی میکند؟ کدام دوتابعیتی را رییسجمهوری آمریکا به ضیافت دعوت میکند؟ اینها ادلههای سادهای است که میتوان بیان کرد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: جاسوسی تئاتر تلویزیون سینما و تلویزیون بازی فیزیک وزن معلم جمهوری اسلامی دلار شهروند وزیر خارجه مردم ایران انقلاب کارشناسی ایران مرگ حجاب حجاب شهروند مردم ایران ناهنجاری وزیر خارجه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۷۳۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
«حشاشین» سریالی است که این روزها هم درباره محتوا و نوعِ ساختش صحبت میشود، هم کمکاریهای مسئولین ذیربط برای ساخت اینگونه سریالها و هم حذف از پلتفرمهای نمایشخانگی که به واسطه ورود ساترا اتفاق افتاد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها سریالی به نام «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان میدهد کشورهای منطقه تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کردهاند و شکلگیری برخی فستیوالها و جشنوارههای مرتبط در این زمینه و البته سرمایهگذاری گسترده در ساخت شهرکهای سینمایی برای تولید پروژههای مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.
البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطورههای تاریخی خود را دستور کار قرار دادهاند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربیها با فیلم «300» دست به کار میشوند و تاریخ ایران را به گونهای دیگر (تحریفآمیز) روایت میکنند و امروز هم «حشاشین» متولد میشود.
این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کمکاری مسئولین امر را نشان میداد که همتی برای سااخت سریالهای تاریخی و پرتره وجود ندارد و سالها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دستاندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیتهای تاریخی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده که ساخت سریالهای فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامهریزی کنیم تا مبدأ این شخصیتها با چهرهای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.
زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریالسازاننکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایشخانگی و شبکههای اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرمهای نمایشخانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمدهای دیگر این ورود را تحسین کردهاند.
اما مشخص نیست چرا عدهای اصرار دارند چنین سریالهایی در سطح گستردهای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظارهگر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند، نیستیم که «حشاشینها» جزو برنامههای کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیتهایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.
به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرمها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایشخانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه میزند و افکار عمومی را منحرف میکند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»
چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار میگیرند و اصطلاحاً سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.
سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»
هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیتهای مطرح شده مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم مرتبط کرده که میتواند نقطه عطف شکلگیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟
انتهای پیام/